حرف دل

غروب خورشید رفت گلی به دنبال خورشید میگشت که ستاره ای چشمک زد

گل سرش را پایین انداخت آری گل ها هیچگاه خیانت نمی کنند

 

 

از من پرسید زندگی رو بیشتر دوست داری یا منو ؟؟؟ گفتم زندگیو .

قهر کردو رفت در حالی که نمی دانست که او خود تمام زندگی من بود

 

رضا

نظرات 1 + ارسال نظر
سوده پنج‌شنبه 29 تیر 1385 ساعت 05:36 ب.ظ http://soode.blogsky.com

خوب معلومه همیشه باید یه چیزی واسه قهر کردن و رفتن وجود داشته باشه
وقتی نمی خواد به حرفت گوش بده حتی اگه بهش بگی که دوسش داری باز هم یه بهونه پیدا میکنه و میذاره میره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد