حرف دل

اگه روزی گذرت به بیابونی افتاد و تو اون بیابون پرنده ی دل شکسته ای رو دیدی برو پیشش و بهش بخند شاید اون پرنده ی دل شکسته من باشم

 

 

دوست خوب اونیه که دستتو بگیره ولی قلب تورو لمس کنه دیگه نه از دوستی میگم و نه از عشق

تو خودت از هر گفته گویا تری

 

 

زندگی آب راهیست به نام وفا

میریزد به جویی به نام صفا

میرود به رودی به نام عشق

 و میریزد به دریایی به نام وداع

نظرات 1 + ارسال نظر
فرامرز شنبه 31 تیر 1385 ساعت 07:19 ب.ظ

دیگه دارم مطمئن میشم! عاشق شدی!! شوخی کردم!!!
حرف دلت داره دلمو میلرزونه آقا رضا.
درباره ی زندگی نوشتی :
دیدنت بهارم میکنه
حالا ربطش با زندگی رو باید خودت پیدا کنی داداشی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد