اگر میدانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر میکند و صدای قلبت آبرویت
را به تاراج میبرد، مهم نیست که او مال تو باشد، مهم این است که فقط باشد: زندگی کند، لذّت
ببرد و نفس بکشد
خدا به تو دو تا پا داد تا با آنها راه بروی. دو تا دست داد تا نگه داری. دو گوش برای شنیدن و دو چشم برای دیدن داد ولی چرا فقط یک قلب به تو داد؟ چون قلب دوم تو رو به کس دیگری داد تا تو آن را پیدا کنی.
هر کی عاقله ، غمی داره
روزگار درهمی داره
عاشق نشدی تا بدونی ، دیوونگی عالمی داره
اگر سلطنت بلد نباشم .سلطنت نمیکنم...اگر زندگی بلد نباشم زندگی نمی کنم ...اما اگه دوست داشتن رو بلد نباشم به خاطر تو یاد میگیرم
عشق خیس شدن دو دلدار در زیر باران نیست...عشق اینست که من چترم را روی دلدار بگیرم واو نبیند....نبیند وهرگز نداند که چرا در زیر باران خیس نشد.....
همهی انها که میگی درسته. همش منطقیه ولی من دارم کم کم به این نتیجه میرسم که تو بعضی موارد مثل مورد من :
پاییز بهونست، برگ از سردیه درخت خسته شده...
منم با اینکه همه ی فرمایشات شما رو آویز گوشم میکنم ولی از سردی درخت خسته شدم، میخوام از ساقه جدا بشم و آرومه آروم ، یه جوری که خستگی و سبک بالیم رو نشون بدم ، یه جوری که نشون بدم اونقدر تو دوستی وفادارم که حتی الان که کنده شدم هم جاذبه نمیتونه بهم غلبه کنه و من آروم آروم هر جوری که خودم بخوام اینور اونور میرم و میام پایین.
بله آقا رضا. اینجوریه. راستی یه سوال ازت بپرسم؟ اگه یه روز داشتی میرفتی پیش دوست دخترت ، یه بوته گل رز قرمز و یه بوته گل رز سفید بود، براش چی میبری؟ چند تا قرمز و چند تا سفید؟ یا فقط قرمز یا فقط سفید؟
شما هر چند تا دوست داری سوال بپرس.ولی خودت میدونی تو این جور مسائل باید از با تجربه ها کمک گرفت ...